اعتراف رانندهٔ اسنپ به قتل مسافر
تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۶۹۹۶۴
رانندهٔ اسنپ در قزوین به قتل مسافر خانم اعتراف کرد، وی در اعترافات خود گفته که به دلیل نقص فنی خودرو با مسافر خود درگیر شده و او را به قتل رسانده است. ناطقان: به نقل از روابطعمومی دادگستریکل استان قزوین به نقل از دادستانی مرکز استان، با توجه به اعلام کشف جسدی سوخته در اول تیرماه سال جاری، تحقیقات قضایی و انتظامی در این خصوص آغاز و مشخص شد مقتول یکی از اعضای اتحادیهٔ آرایشگران قزوین و دارای ۲ سالن آموزش آرایشگری یکی در قزوین و دیگری در اسماعیلآباد بوده است که فرزند وی در تاریخ 31 خرداد درخواست خودروی اسنپ برای مادرش به مقصد روستای اسماعیلآباد را نموده و رانندهٔ خودروی تیبا پس از مراجعه به مبدأ اقدام به سوار نمودن مسافر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه، با توجه به عدم حضور مسافر در سالن و پیگیری صورت گرفته، راننده اسنپ مدعی میشود که مسافر را در مقصد پیاده و اطلاع دیگری از وی ندارد.
در اول تیر ماه جسد سوختهٔ زنی در جادهٔ بوئینزهرا کشف شده و پس از انجام تحقیقات محرز میشود جسد مکشوفه متعلق به مسافر اسنپ بوده که بهدلیل آسیب وارده به گلو(خفگی) فوت نموده و متعاقباً قاتل جهت عدم امکان شناسایی با بنزین جسد را به آتش کشیده بود. با توجه به قرائن، راننده احضار و منکر موضوع و مدعی عدم علم و اطلاع در این زمینه بود که با توجه به شواهد موجود اتهام قتل عمد به متهم تفهیم و با قرار بازداشت موقت به زندان اعزام گردید.
تشریح نحوه قتل توسط متهم
گفتنی است متهم پس از حدود یک هفته اقرار به موضوع نموده و در تشریح نحوهٔ قتل بیان میکند که قبل از رسیدن به مقصد خودرو جوش آورده که بهعلت توقف و گرمی هوا مسافر شاکی شده و به همین خاطر بحث لفظی بین وی و مسافر رخ داده و در پی این درگیری، راننده وی را خفه و سپس در صندلی عقب خودرو قرار داده و پس از در آوردن زیورآلات وی و خارج نمودن سیمکارت و رم گوشی، با تهیهٔ بنزین از جایگاه سوخت اقدام به سوزاندن مقتوله و ترک محل حادثه میکند.
متهم بعدازظهر روز حادثه با مراجعه به بازار قزوین قصد فروش طلاجات را داشته که با توجه به مراجعه به طلافروشی و اطلاع یافتن از بدل بودن آن اقدام به انداختن طلاجات به داخل چاه میکند.
با توجه به اینکه کلیهٔ قرائن و امارات مربوطه حاکی از مقرون به واقع بودن اقرار متهم میباشد، پرونده جهت تکمیل تحقیقات به شعبهٔ بازپرسی ارجاع و در حال رسیدگی میباشد.
منبع: فارس برچسب ها: اعتراف ، راننده اسنپ ، قتل مسافر
منبع: ناطقان
کلیدواژه: اعتراف راننده اسنپ قتل مسافر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۶۹۹۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشه و علت گرفتاریها در چیست؟
مردم ریشه و علت گرفتاریشان را باید بفهمند. ریشه گرفتاری مردم این است که با خدا کاری ندارند.
به گزارش ایسنا، یک حدیث از امام صادق علیه السلام است که حضرت می فرمایند «مَن اَصبَحَ و أَمسی وَالدُّنیا أَکبَرَ هَمِّهِ». کسی که صبح و شام کند و بیشتر همتش دنیا و پول و … بوده و به فکر نماز نباشد به سه تا مصیبت گرفتار میشود:
اول: «جعل الله الفقر بین عینیه»، خداوند فقر را مقابل دو چشمش می آورد.
دوم: قلبش پر از غم و غصه می شود.
سوم «شتّت عمله»، کارهایش پراکنده می شود. از این اداره به آن اداره. از این آسانسور به آن اسانسور. به هر دری که می زند نمیشود. ده سال است که اختلاف ملکی دارد. هنوز حل نشده. چرا ؟ چون به فکر دنیاست.
در ادامه امام صادق(ع) میفرمایند «مَن اَصبَحَ و أَمسی وَ الآخرة أَکبَرَ هَمِّهِ»، کسی که صبح و شام کند و بیشتر همتش آخرت باشد برنده است. مثل راننده تاکسی که اول ظهر کنار خیابان پارک می کند تا نماز اول وقت بخواند. با اینکه در آن ساعت اگر بخواهد مسافر ببرد. مسافر زیاد است و درآمدش هم زیاد است. اما با این حال تاکسی را نگه میدارد به مسجد می رود و نماز جماعتش را می خواند. بعد سوار می شود و مسافر میبرد.
افرادی این چنین که مقید به نماز اول وقت هستند «جَعَلَ اللَّهُ الْغَنَاءَ فِی قَلْبِهِ» خداوند غنی و بی نیازی را در قلبشان قرار میدهد. یعنی چشمش سیر میشود.
همانند «اشیخ محمد حسین زاهد» که چیزی نداشت. اما هر وقت از او می پرسیدی حال شما چه طور است ؟ دو سه بار پشت سر هم می گفت: الحمدلله.
یک الحمدللهی می گفت مثل اینکه همه تهران برای اوست. حالا چیزی هم نداشت. دو اتاق اجاره کرده بود ماهی بیست تومان. گلیم هم زیر پایش بود.
مردم ریشه و علت گرفتاریشان را بفهمند. ریشه گرفتاری مردم این است که با خدا کاری ندارند.
منبع: بررسی گناهان کبیره در مواعظ ایتالله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ،چاپ ششم ،1395 ، ص 44 و 45
انتهای پیام